راویان

امانت در نقل ، صداقت در قول

راویان

امانت در نقل ، صداقت در قول

راویان ، وبلاگ متفاوت ، مجالى براى اندیشیدن
مجموعه اى از ؛
روایات ، حکایات ، خاطرات ، داستان ، شعر ، هنر ، طنز ، و .....
فرهنگ ، هنر ، سیاست ،

راویان : " امانت در نقل و صداقت در قول "
محدثى مستند...
گر ترا این حدیث روشن نیست
عهده بر رواى است بر من نیست
" نظامى "

💢 راویان هیچ متن و نوشته‌اى را بدون ذکر سند و منبع اثر منتشر نمی‌کند.
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۵:۱۹ ب.ظ

🎵 بی یـار نـبایـد شد


مطرب ره مستی زد هشیار نباید شد
افسانه چو خوش باشد بیدار نباید شد
چون کوه تراشیدم، بر فرق زنم تیشه
در کارگه صورت بیکار نباید شد
گر حق نتوانی شد یکباره مشو باطل
چون سبحه نگردیدی زنار نباید شد
بیکار خمش باشد از یاوه سرا بهتر
کردار چو نتوانی گفتار نباید شد
از عجز و تن آسانی از دوش کسی باری
برداشت چو نتوانی خود بار نباید شد
سرمستی دولت را سخت است خمار آخر
زین ساغر مردافکن سرشار نباید شد
از میکده تا کعبه از کعبه به میخانه
آسان نتوان رفتن دشوار نباید شد
موزون نه‌ای و داری دعوای سخن سنجی
ناسفته عیاری تو معیار نباید شد
آسایش منزل را دنباله روی دارد
چون راه نمی‌دانی سالار نباید شد
ترسم به اجل میرد بی غمزه‌ی او زاهد
قربان‌گه عشق‌ست این مردار نباید شد
گل می‌شنود خندان نالیدن بلبل را
از زاری ما جانان بیزار نباید شد
می‌گویم و می‌گریم، می‌گریم و می‌گویم
بی یار نباید شد بی یار نباید شد
از هجر چو می‌ترسی عاشق نشدن خوش‌تر
از مرگ هراسانی بیمار نباید شد
از دست ,حزین, ندهی مصراع سنایی را
«از یار به هر زخمی افکار نباید شد»

🎵 حزین لاهیجى / متوفى 1181 
📗 دیوان حزین لاهیجى
تصحیح : ذبیح‌الله صاحبکار


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۵ ، ۱۷:۱۹
راویان
دوشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۵۳ ب.ظ

✅ ساختارشکنی


گفت: باید بر این نکاتی که من می‌گویم تفطن پیدا کنی.‬
‫گفتم: یعنی چه؟‬
‫گفت: به تاریخ و جامعه و معاصرت آن قدر استشعار نداری و در تفرد مانده‌ای.‬
‫باز پرسیدم: یعنی چه؟‬
‫گفت: تو باید بر این موضوع به طور هدفمند وقوفی مشدد و مزدوج و تاریخمندانه‬ داشته باشی و این وقوف باید متقابلا و متعاملا باشد. شما باید ماهیتا فیاض باشید تا‬ ‫بتوانید تاریخ را ملتهب و نباض بسازید. وگرنه نمی‌توانید اجتماعیت و تاریخیت را به طور‬ متقابل و متعاکس و متعامل بشناسید!‬
‫گفتم: این چه جور حرف زدن است؟‬
‫گفت: تحت تاثیر مقاله ای که یکی از جامعه شناسان در یکی از روزنامه ها چاپ کرده،‬ ‫قرار گرفته ام .‬

📝 عمران صلاحى
⬅️ طنز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۵۳
راویان
جمعه, ۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۱۸ ب.ظ

✅ کدام یک؟


دختری زیبا و لاغر بود؛ رنگ پوستش به رنگ نان و چشمانش مانند دو دانه بادام سبز... موهایش سیاه و بلند، که تا کمرش می‌رسید. بوی شرق از او می‌تراوید. می‌توانست بولیویایی و یا فیلیپینی باشد. لباسش، نشان دهنده ذوق و سلیقه موقر. ژاکت کتان سفید، بلوز ابریشم با رنگ‌های بسیار شفاف و گل‌دار. شلوار از جنس کتان و کفشی با خط‌های طویل و رنگ گل‌های بوگامبیلیا. هنگامی که او را در صف بالا رفتن به هواپیمای نیویورک در فرودگاه شارل دوگل در پاریس دیدم، فکر کردم: «این زیباترین زنی است که در همه عمرم دیده‌ام». به او راه دادم و به شماره صندلی‌ام بر روی بلیط خیره ماندم. وقتی که به صندلی تخصیص داده شده‌ام رسیدم، او را در صندلی کنار خود دیدم. با نفس‌های بریده از خودم پرسیدم: «در این اتفاق، کدام یک از ما بدبخت‌تر است؟!».


📗 یادداشتهاى روزهای تنهایی

📝 گابریل گارسیا مارکز / ترجمه : محمدرضا راهور

📚 ادبیات



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۱۸
راویان
چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۰۱ ب.ظ

✅ ای آستین، بخور!


شیخ کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی از دانشمندان برجسته قرن هفتم هجری مقیم بحرین بود. وی جامع بسیاری از علوم؛ نظیر فقه، فلسفه، عرفان، سیاست، کلام و ادبیات معقول و منقول است. شرح وی بر نهج البلاغه از زمره عالی ترین تفاسیر و شروحی است که بر این کتاب گرانمایه نگاشته شده است.

دانشوران بغداد و حله که آوازه ابن میثم را شنیده و برخی از آثارش را نیز مطالعه کرده بودند، نامه‌ای برای وی ارسال کردند تا با حضور خود در عراق، حوزه درس آن جا را رونق بیشتری بخشد. در بخشی از این نامه آمده است: «شگفت‌آور است که شما با وجود تسلطی که در تمام علوم و معارف دارید، در کنج عزلت و گوشه‌نشینی باقی بمانید». ابن میثم پس از دریافت نامه، جواب آنان را با دو بیت شعر ارسال کرد:

طلبت فنون العلم ابغی بها العلا  
فقصر بی عما سموت به القل
تبین لی ان المحاسن کلها  
فروع و ان المال فیها هو الاصل
                      
«من انواع علوم و فنون را فراگرفتم تا به مقام والایی برسم؛ اما تنگدستی و فقر، مرا از رسیدن به این هدف بازداشت. پس آشکارا دانستم که تمام نیکی‌ها و خوبی‌ها، فرعند و مال و ثروت، اصل است!».

او به این وسیله به آنان فهماند عده‌ای از روی نادانی مال بی‌ارزش دنیا را به کمالات علمی‌ و معنوی ترجیح می‌دهند.

ابن میثم پس از ورود به عراق، لباس‌های مندرس و کهنه پوشید و در کلاس درسی که دانش‌پژوهان زیادی حضور داشتند شرکت کرد و در آستانه درب نشست. مدتی که از کلاس درس سپری شد، سوالی پیش آمد و هیچ کدام از حاضران نتوانستند به آن پاسخ دهند؛ ابن میثم پاسخ را بیان کرد؛ اما هیچ کدام از دانشجویان به او توجهی نکردند؛ حتی یکی از آن‌ها گفت: مثل این که تو هم چند صباحی درس خوانده‌ای؟! پس از اتمام، هنگامی‌ که سفره غذا پهن شد، به او تعارف نکردند که به سفره بنشیند، فقط مقدار کمی‌ غذا برایش آوردند.

وی فردای آن روز، با لباس‌های فاخر و اشرافی به مجلس درس وارد شد؛ همگی به احترام او از جا برخاسته و وی را به بالای مجلس راهنمایی کردند. درس همانند هر روز آغاز شد؛ ابن میثم در میانه درس، مطالبی را که صحت نداشت، عمدا به زبان راند؛ حضار بدون توجه به محتوای گفتار وی، زبان به تصدیق او گشوده و آفرین گفتند.

هنگام غذا خوردن که فرارسیدن، نسبت به ابن میثم، احترم زیادی قائل شده و او را به غذاخوردن دعوت کردند. وی آستین لباس را به طرف غذا گرفت و گفت: «کل یا کمی؛ ای آستین، بخور!» حاضران با تعجب پرسیدند: این چه حرف و عملی است؟!

ابن میثم در جواب فرمود: همه این غذاهای لذیذ، برای آستین من و جامه‌های قیمتی من است؛ نه خود من! زیرا من همان فقیری هستم که دیروز در همین مجلس حضور یافتم و هیچ کدام از شما به من توجهی نکردید و سخنان درست مرا نپذیرفتید؛ اما امروز در قالب یک فرد پولدار شرکت کردم، مورد احترام قرار گرفتم و سخنان باطل و بی‌اساس من مورد پذیرش شما قرار گرفت! وی در پایان فرمود: من، ابن میثم بحرانی هستم که دعوتم کردید؛ (قبلاً) همین عمل امروز شما را گوشزد کردم و نوشتم که شما، جهل با پولداری را بر علم همراه فقر، ترجیح می‌دهید!

📗 مفاخر اسلام / جلد 4 ص 192
📝 على دوانى
⬅️ #ضرب_المثل

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۰۱
راویان
سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ

✅ سوداى ریاست


مباد و صد مباد که به ریاست بر دیگران دل بندى، گرچه این ریاست، بجا و بحق باشد. چه حبّ ریاست، از بزرگترین گناهان است. زیرا خداوند وقتى به پاسخ گویى نسبت به رفتار خودت بسنده مى‌کند، چه ضرورتى دارد وزر و وبال دیگران را بر عهده گیرى؟ او نیازى ندارد که تو متولى اداره بندگانش باشى، بویژه اگر این تولیت از حبّ ریاست سرچشمه گیرد.
مواظب باش خود را به این که این کار براى خداست و تکلیف، نفریبى! زیرا مکروه شمردن و ناخوش داشتن ریاستى که به تو روى آورد، اگر براى خدا باشد، سیره صالحان، بلکه معصومان علیهم‌السلام است، آنان که همه‌ى سکنات، حرکات و نیّاتشان خدایى بوده.
اگر ریاست به تو روى آورد و تو از رویکرد آن، شادمان شدى، دل از آن برگیر و از پذیرش آن واهمه داشته باش و بر این امر پای بفشار. مباد، این ریاست را حق خویش بینگارى و از این راه عملت را تباه سازى. اگر این ریاست، زیبنده ى تو بوده‌است، تو غیر از وظیفه انجام نداده‌اى. اگر واقعاً حق تو نباشد، و تو مجبور به پذیرش آن شدى، عمل تو مزد و پاداش دارد.

📗 لؤلؤة البحرین / ص 159
📝 شیخ یوسف بحرانى
⬅️ سیاست 

راویان را مى‌توانید با مطالب متنوع تر در تلگرام دنبال کنید.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۴۷
راویان
دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۰۹ ب.ظ

✅ آدم !!

یکی از اساتید فلسفه وقتی در تفسیر این آیه سخن می‌گفت، که ملایکه گفتند: «اتجعل فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک»

به ظرافتى لطیف می‌گفت: که خداوند در جواب فرشتگان گفت :

من مقدس لازم ندارم، می‌خواهم آدم خلق کنم!


📗 تحفة الواعظین / جلد 2 ص 49
📝 محمد حسن شهیدى
⬅️#حکمت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۰۹
راویان
يكشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۵۰ ب.ظ

📝 ورزش قلچماق


انسان ذاتاً طالب کمال است و در راه رسیدن و جست و جوى آن نیز تحمل رنج و مشقت را بر خویشتن برای نیل به مقصود مى‌پذیرد. و چه بسا جان نیز بر سر آن بگذارد. ولی نکته مهم و اساسی، مصداق کمال است. و از همین روست که هر یک از آدمیان به سمت و سویی متفاوت از دیگری گام می‌نهند. گروهی مصداق کمال را در ثروت جستجو می‌کنند، گروهی دیگر در پست و مقام و گروهی در زیبایی و گروهی در...
و از این میان گروهی نیز کمال را در فربه ساختن عضلات و افزایش زور بازو و به قول شیخ اجل فراخ نمودن بر و دوش می‌دانند. قصد این نوشتار هرگز توهین و بی‌احترامی به این عزیزان بدنساز نیست، ولی آیا صرف جوانى و هزینه کردن عمر و از همه مهمتر آسیب های وارده به جسم و اعضا و جوارح خویش به ویژه کبد، به سبب مصرف انواع مکمل‌های هورمونی و شبه هورمونی و پروتئین‌ها، قابل تامل در این مسیر نیست؟ با یک تحقیق ساده و یا رجوع به دکتر متخصص تغذیه می‌توان به میزان عوارض سوء مصرف این نوع از داروها بر بدن انسان خصوصاً در بلندمدت پی برد. 
سرکوب حالت طبیعى ترشح هورمونى و اختلال در سیستم هورمونى وابسته به غدد جنسى و ابتلا نابارورى و مشکلات کلیوی و کبدی و بروز بى‌قراری و روحیه پرخاشگرى و اضطراب، سردردهاى مزمن و ایجاد فشار خون و دیابت و نارسایی در دید چشم و ناراحتی‌های قلبی از جمله عواقب مصرف آنهاست. البته شاید و یقیناً هستند کسانى که قائل به عوارض سوء مصرف چنین فراورده هایى نباشند و یا آنرا ناچیز پندارند، و با استناد به تأییدیه هاى فلان و بهمان بر صحت آن اصرار ورزند. ولى همچنان که پس از سالها عوارض دستکارى ژنتیکى در محصولات تراریخته کشاورزى اثبات گردید، و کشورها یکى پس از دیگرى اقدام به منع تولید و استفاده آن مى‌نمایند، دیرى نپاید که در این خصوص نیز اتفاق نظر حاصل شود. ولى براى مصرف کنندگان حاضر سودى نبخشد. دستکارى در سیستم متابولیسم بدن ورزش سالم نیست!

سودی نکند فراخـنای بـر و دوش
گر آدمی‌ای عقل و هنر پرور و هوش
گاو از من و تو فراخ تر دارد چشم
پیل از من و تو بزرگتر دارد گوش
#سعدى 

#یادداشت‌های من
#ع/ن


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۵۰
راویان
يكشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۹ ق.ظ

✅ مشاوره


مشاور شروع کرد: خوب، فکر می‌کنید ازدواج شما به بن بست رسیده؟
زن آهی کشید و گفت: اون همون مردی نیست که باهاش ازدواج کردم. اون اول‌ها خیلی رمانتیک بود. همیشه برام گل می‌خرید. در ماشین رو برام باز می‌کرد. و بطور شگفت انگیزی نوازشم می‌کرد.
زن داشت خاطراتش روپاک می‌کرد.
اما حالا تمام وقتش رو با دوستاش می‌گذرونه، آبجو می‌خوره و فوتبال نگاه می‌کنه. وقتی هم که خونه است می‌شینه جلوی تلویزیون و انتظار داره مثل یه خدمتکار حاضر به خدمت کنارش وایسم. انگار که من اثاث خونه ام. اصلاً نمی‌فهمم چه اتفاقی افتاده! زن ساکت شد و صورتش رو با دستاش پوشوند.
مشاور بعد از سکوت کوتاهی پرسید: هیچوقت به شوهرتون گفتید که چه احساسی دارید؟
زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: چه فایده‌ای داره؟ آدما که عوض نمی‌شن!

📝 ام_استنلی_بوبین / مترجم؛  زهرا تدین
⬅️ #داستانک

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۵ ، ۱۰:۰۹
راویان