راویان

امانت در نقل ، صداقت در قول

راویان

امانت در نقل ، صداقت در قول

راویان ، وبلاگ متفاوت ، مجالى براى اندیشیدن
مجموعه اى از ؛
روایات ، حکایات ، خاطرات ، داستان ، شعر ، هنر ، طنز ، و .....
فرهنگ ، هنر ، سیاست ،

راویان : " امانت در نقل و صداقت در قول "
محدثى مستند...
گر ترا این حدیث روشن نیست
عهده بر رواى است بر من نیست
" نظامى "

💢 راویان هیچ متن و نوشته‌اى را بدون ذکر سند و منبع اثر منتشر نمی‌کند.
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۶ مطلب با موضوع «روایات» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۷ ق.ظ

⭕️ زبـان


رسول‌ خدا(ص) فرمودند: «یُعذّب الله الّلسان بعذاب لا یعذب به شیئاً من الجوارح، فیقول ای ربّ عذّبتنی بعذاب لم تعذّب به شیئاً. فیقال له؛ خرجت منک کلمة فبلغت مشارالارض و مغاربها فسفک بهاالدم الحرام و انتهب بهاالمال و انتهک بهاالفرج الحرام، و عزتی و جلالی لاعذبنک بعذاب لا اُعذّب به شیئاً من جوارحک».

خداوند در قیامت‌ زبان‌ را به‌ عذابی معذّب‌ می‌کند که‌ دیگر جوارح‌ بدن‌ را آن‌ چنان‌ کیفر نمی‌دهد. زبان‌ گوید: پروردگارا، مرا به‌ عذابی‌ معذّب‌ کردی‌ که‌ سایر جوارح‌ به‌ آن‌ عذاب‌ مبتلا نشدند. در پاسخ گفته می‌شود: از تو کلمه‌ای‌ صادر شد که‌ به‌ شرق و غرب‌ عالم‌ رسید، بر اثر آن‌ کلمه‌ خون‌ حرام ریخته‌ شد، مالى به‌ غارت‌ رفت‌، موجبات‌ بی‌عفتی‌ و تجاوز فراهم‌ آمد. قسم‌ به‌ عزت‌ و جلالم‌، تو را عذابی‌ خواهم‌ داد که‌ هیچ‌ یک‌ از جوارح‌ تو را آن‌چنان‌ معذّب‌ نخواهم‌ کرد.

📗 اصول کافی / جلد 3 ص 177
📝 شیخ کلینی / ترجمه : جواد مصطفوى 
⬅️#روایات


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۰:۳۷
راویان
سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ

✅ سوداى ریاست


مباد و صد مباد که به ریاست بر دیگران دل بندى، گرچه این ریاست، بجا و بحق باشد. چه حبّ ریاست، از بزرگترین گناهان است. زیرا خداوند وقتى به پاسخ گویى نسبت به رفتار خودت بسنده مى‌کند، چه ضرورتى دارد وزر و وبال دیگران را بر عهده گیرى؟ او نیازى ندارد که تو متولى اداره بندگانش باشى، بویژه اگر این تولیت از حبّ ریاست سرچشمه گیرد.
مواظب باش خود را به این که این کار براى خداست و تکلیف، نفریبى! زیرا مکروه شمردن و ناخوش داشتن ریاستى که به تو روى آورد، اگر براى خدا باشد، سیره صالحان، بلکه معصومان علیهم‌السلام است، آنان که همه‌ى سکنات، حرکات و نیّاتشان خدایى بوده.
اگر ریاست به تو روى آورد و تو از رویکرد آن، شادمان شدى، دل از آن برگیر و از پذیرش آن واهمه داشته باش و بر این امر پای بفشار. مباد، این ریاست را حق خویش بینگارى و از این راه عملت را تباه سازى. اگر این ریاست، زیبنده ى تو بوده‌است، تو غیر از وظیفه انجام نداده‌اى. اگر واقعاً حق تو نباشد، و تو مجبور به پذیرش آن شدى، عمل تو مزد و پاداش دارد.

📗 لؤلؤة البحرین / ص 159
📝 شیخ یوسف بحرانى
⬅️ سیاست 

راویان را مى‌توانید با مطالب متنوع تر در تلگرام دنبال کنید.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۴۷
راویان
چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۰۸ ب.ظ

💠 اى اسیران آرزو !


یا آسرَی الرغبه، اَقصِروا فان المعرج علی الدنیا لا یَروعُه منها الا صَریف اَنیاب الحِدثان. ایها الناس! تولّوا من انفسکم تادیبها و اعدلوا بها عن ضراوه عاداتها.  

اى اسیران هوا و هوس، آرزوها را کوتاه کنید، زیرا مردم دلبسته به دنیا را، جز صداى دندان‌هاى حوادث، از این دنیا نمی‌ترساند، اى مردم، خودتان عهده دار ادب کردن خود شوید، و نفس را از جرأت بر عادات هلاک کننده باز دارید.

📘 نهج البلاغه / حکمت 359
📝 امام على (ع)
⬅️ روایات

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۰۸
راویان
يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۲:۱۷ ب.ظ

✅ گریستن از نـاز


نوح را نام «یشکر» بود لکن از بس که بگریست و در طلب رضای حق نوحه کرد و زاری، وحی آمد از حق جل جلاله که: «یا نوح کم تنوح» ای نوح تا کی نوحه کنی و چند گریی؟ نوح گفت: خداوندا، کریما، لطیفا، بآن می‌گریم تا تو گویی چند گریی، و این خسته روانم را مرهم نهی، خداوندا اگر تا امروز از حسرت و نیاز گریستم اکنون تا جان دارم از شادی و ناز گریم.
پیر طریقت گفت: الهی در سر گریستنی دارم دراز، ندانم که از حسرت گریم یا از ناز، گریستن یتیم از حسرت است و گریستن شمع بهره ناز، از ناز گریستن چون بود این قصه‌ایست دراز، ای جوانمرد این ناز در چنین حال کسی را رسد که ناز پدران و مادران ندیده باشد و نه در حجر شفقت دوستان آرام داشته بود، بلکه در بوته بلا تنش گداخته باشد و زیر آسیای محنت فرسوده، نبینی که با سید اولین و آخرین و خاتم‌النبیین، اول چه کردند. پدر و مادر را از پیش وی برداشتند تا ناز مادران نبیند و در حجر شفقت پدران ننشیند، چون به غار حرا آمد گفتند ای محمد خلوتگاهی نیکو ساختی لکن عقبه‌ای در پیش است، بدر خانه بوجهل می‌باید شد و در زیر شکنبه شتر می‌بباید نازید، و دندان عزیز خویش فدای سنگ سنگدلان می‌باید کرد و رخساره را بخون دل خلق می‌باید زد که بر درگاه ما چنان نازک و نازنین نتوان بود.
خون صدیقان بپالودند و زان ره ساختند
جز بجان رفتن درین ره یک قدم را بار نیست

📗 کشف‌الاسرار و عدة‌الابرار / مشهور به تفسیر خواجه عبدالله انصارى
📝 ابوالفضل رشیدالدین میبدی
📚 #روایات #عرفان

راویان را مى‌توانید با مطالب متنوع تر در تلگرام دنبال کنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۷
راویان
چهارشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۶ ب.ظ

✅ غَـشّ در معامله


غش به معناى فریب دادن و در کسب و کار و معامله به هر شکلى حرام است. پنهان کردن جنس پست‌تر در جنس برتر و مرغوب‌تر، پنهان کردن چیزی که مورد معامله نیست در کالای مورد معامله، مانند مخلوط کردن آب با شیر. نشان دادن وصف و ویژگی خوب در کالای مورد معامله؛ در حالی که واقعیت آن چیزی دیگر است، مانند پاشیدن آب بر سبزی برای تازه نشان دادن سبزی‌های کهنه و مانده. نشان دادن چیزی بر خلاف جنس و ماهیت آن، مانند آبکاری مس با نقره یا طلا تا خریدار آن را به عنوان نقره یا طلا بخرد. اعلام نکردن عیب کالا به خریدار در برخی موارد، مانند موردی که فروشنده می‌داند خریدار با اعتمادی که به وی دارد، بازگو نکردن عیب کالا توسط او را به منزله سلامت آن تلقی می‌کند؛ از این رو، کالا را نمی‌بیند و وارسی نمی‌کند تا از عیبش آگاهی یابد. در این صورت، اعلام نکردن عیب کالا توسط فروشنده با اعتماد خریدار به وی، غشّ محسوب می‌شود. 

متأسفانه برخی از انسان های سست ایمان، به نام کسب و کار و داد و ستد، به شکل های مختلف مردم را فریب می‌دهند و از راه نامشروع کیسه های خود را پر می‌کنند و خوش‌اند از اینکه مالی بر مالی انباشته اند. غافل از اینکه فاصله خود را با شرف و انسانیّت زیاد می‌کنند. اینان دزدانی نقابدارند که در پوشش کسب و کار خود را پنهان کرده‌اند و کالاى تقلبى را بنام برند اصلى می‌فروشند. حضرت علی(ع) فرمایند:

شَرُّ النّاسِ مَنْ یَغُشُّ النّاسَ
بدترین مردم کسی است که مردم را فریب دهد.
#امام_على ع

📗 کتاب المکاسب / جلد 1 ص 280
📗 منهاج الصالحین / جلد 2 ص 8
🗂 روایات



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۱۵:۵۶
راویان
جمعه, ۲۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ب.ظ

✅ حجت هر عصر و زمان

 
یعقوب ابن اسحاق از امام رضا (ع ) پرسید : چرا موسى بن عمران با عصا و ید بیضاء مبعوث شد ؟ و عیسى (ع) به وسیله طب، و محمد (ص) با کلام و سخن .
امام گفت : موسى در زمانى به رسالت رسید که اکثر مردم زمانش ساحر بودند و موسى بر همه انها غلبه یافت و عیسى در دورانى شروع به دعوت کرد که بیمارى فلج بسیار شایع بود و مردم به طبیب نیازمند بودند، عیسى با قدرت خداوند بیماران را شفا مى‌داد و مرده را زنده مى‌کرد تا حجت پیامبرى خود را بر آنان ثابت کند، و محمد (ص) در عصرى برانگیخته شد که اکثر مردم شاعر بودند. 
گفت پس امروز حجت خدا بر خلق چیست ؟ امام پاسخ داد : امروز و هر زمان دیگر حجت تشخیص بر مردم عقل آنان است ، که صادق را بشناسند و اورا تصدیق نمایند و کاذب را بشناسند و وى را تکذیب نمایند .
 
📗 اصول کافى جلد ١ / ص ٢٤
📝 ثقةالاسلام کلینى
🗂 روایات
 
از طریق لینک ذیل مطالب متنوع تر را در کانال تلگرام دنبال کنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۲۱:۵۹
راویان