✅ مجازات بوسه
ملا طاهری نایینی خوش طبع و لطیف خیال بود، چنانچه مسموع شد به یکی از خانه زادهای شـاه عبـاس ماضـی تعشـقی بـه همراه رسانیده، او را به حجره برد. این معنی به سمع مبارک شاه رسید، او را طلب داشـت. بـه هنگامی که به کنار بخاری نشسته بود، بعد از پرسش و جوابهـای نامسـموع آتشـکش سـرخ شده را برداشت فرمود که چون او را بوسیده خواهی بود به تلافی این را ببوس و آتشکش را بر لب و دهان او گذاشت بسوخت و به این ترتیب اعضای او را سـوخت. بـه التمـاس یکـی از خواص او را بخشید. غزلی که مطلعش این است از اوست که در این باب گفته : آنکه دایم هوس سوختن ما میکرد/کاش میآمد و از دور تماشا میکرد.
📗 تذکره نصرآبادی / ص 296
📝 محمدطاهر نصرآبادی
🎵 شعلهی عشق
آنکه دایم هوس سوختن ما میکرد
کاش میآمد و از دور تماشا میکرد
دوش در خرمن جانم زده بود آن آتش
که فلک از تف آن شعله محابا میکرد
این همان شعله عشقست که مصحف میسوخت
شیخ صنعان چو نگه بر رخ ترسا میکرد
نقد جان در عوض نیم نگه میدادم
چشم پر نازش اگر میل به سودا میکرد
نگهش دوش به من زهر هلاهل میداد
وز تلافی سخنش کار مسیحا میکرد
صبر عزت طلبم گفت مرو سوی وصال
شوق خواری طلبم لیک تقاضا میکرد
یوسف از نسل کسی بود که آشوب نداشت
عصمتش اینهمه آزار زلیخا میکرد
گفتمش عزت جاوید به خواری مفروش
بر سر کوی تو آن رفت که دل جا میکرد
این همان وادی عشقست که هر لحظه فلک
بهر مجنون ستم تازه مهیا میکرد
گر فلک دشمن ما گشت چه شد گو می باش
رفت آن روز که دل میل مدارا میکرد
جرات نوح برون برد زطوفان ؛ کشتی
جان نمیبرد گر اندیشه ز دریا میکرد
یاد ازآن روز که چون گرم نیازم میدید
ساقی حُسن مِی ناز به مینا میکرد
غمزه اش راه نظر بسته بر ارباب هَوَس
مدعی از پی او کوشش بیجا میکرد
شب به یک چشم زدن خون ملایک میریخت
گر به تعلیم غضب چشم به بالا میکرد
خصمی چرخ و جفای دو جهان
طاهری چون نگه گرم تمنا میکرد
#طاهری_نایینی / متوفی 1010