سه شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ
✅ سوداى ریاست
مباد و صد مباد که به ریاست بر دیگران دل بندى، گرچه این ریاست، بجا و بحق باشد. چه حبّ ریاست، از بزرگترین گناهان است. زیرا خداوند وقتى به پاسخ گویى نسبت به رفتار خودت بسنده مىکند، چه ضرورتى دارد وزر و وبال دیگران را بر عهده گیرى؟ او نیازى ندارد که تو متولى اداره بندگانش باشى، بویژه اگر این تولیت از حبّ ریاست سرچشمه گیرد.
مواظب باش خود را به این که این کار براى خداست و تکلیف، نفریبى! زیرا مکروه شمردن و ناخوش داشتن ریاستى که به تو روى آورد، اگر براى خدا باشد، سیره صالحان، بلکه معصومان علیهمالسلام است، آنان که همهى سکنات، حرکات و نیّاتشان خدایى بوده.
اگر ریاست به تو روى آورد و تو از رویکرد آن، شادمان شدى، دل از آن برگیر و از پذیرش آن واهمه داشته باش و بر این امر پای بفشار. مباد، این ریاست را حق خویش بینگارى و از این راه عملت را تباه سازى. اگر این ریاست، زیبنده ى تو بودهاست، تو غیر از وظیفه انجام ندادهاى. اگر واقعاً حق تو نباشد، و تو مجبور به پذیرش آن شدى، عمل تو مزد و پاداش دارد.
📗 لؤلؤة البحرین / ص 159
📝 شیخ یوسف بحرانى
⬅️ سیاست
راویان را مىتوانید با مطالب متنوع تر در تلگرام دنبال کنید.
۹۵/۱۲/۰۳