راویان

امانت در نقل ، صداقت در قول

راویان

امانت در نقل ، صداقت در قول

راویان ، وبلاگ متفاوت ، مجالى براى اندیشیدن
مجموعه اى از ؛
روایات ، حکایات ، خاطرات ، داستان ، شعر ، هنر ، طنز ، و .....
فرهنگ ، هنر ، سیاست ،

راویان : " امانت در نقل و صداقت در قول "
محدثى مستند...
گر ترا این حدیث روشن نیست
عهده بر رواى است بر من نیست
" نظامى "

💢 راویان هیچ متن و نوشته‌اى را بدون ذکر سند و منبع اثر منتشر نمی‌کند.
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حافظ» ثبت شده است

چهارشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۳۷ ب.ظ

⛔️ این غزل از حافظ نیست !!

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود

هرگز از یاد من آن زلف پریشان نرود

از دماغ من سودا زده، عکس رخ تو

به جفای فلک و گردش دوران نرود

آن چنان مهر تو اندر دل و جان ره دارد

که گرم جان برود مهر تو از جان نرود

بار هجر تو به گریه نرود از دل من

زان که او کوه گران‌ست و به طوفان نرود

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند

تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

گر رود از پی خوبان دل من معذور است

درد دارد چه کند کز پی درمان نرود

هر که خواهد که چو ناصر نشود سرگردان

دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود


#ناصر_بخارایی / متوفى بین 784 تا 790

📗 دیوان ناصر بخارایی / ص 283

📝 تصحیح : مهدی درخشان


🔻#پى‌نوشت : این غزل از «ناصر بخارایی» شاعر همدوره حافظ می‌باشد. و در جدیدترین تصحیح دیوان حافظ به اهتمام هوشنگ ابتهاج با نام حافظ به سعى سایه این غزل آورده نشده است.


✅ آشنایان حافظ

ناصر بخاری یا بخارایی یکی از آشنایان حافظ شیرازی، سخنور محبوب فارسی زبانان است. آیا #حافظ او را هرگز دیده بوده است؟ نمی‌دانیم، اینقدر می‌دانیم این دو غزل‌سرا با یکدیگر هم زمان بوده‌اند. ناصر بخاری در دوره سلطنت ایلخانیان، نمی‌دانیم چرا و به چه منظور از بخارا به راه افتاده، شاید چندی در خراسان به سر برده، سپس

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۳۷
راویان
چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۴۳ ب.ظ

⛔️ این شعر از حافظ نیست !!


عشقت نه سرسریست که از دل بدر شود
مهرت نه عارضیست که جای دگر شود
عشق تو در درونم و مهر تو در دلم
با شیر اندر آمد  و با جان بدر شود
دردیست درد عشق که اندر علاج آن
هر چند سعی بیش نمایی بتر شود
اینک یکی منم که درین شهر هر شبی
فریاد من ز ذروهٔ  افلاک بر شود
با انکه گر سرشک فشانم به زنده رود
کشت عراق جمله به یک روز تر شود
روزی به خرج غم نکند اشک من وفا
گر دستگیر دیده نه خون جگر شود
تلخ است پاسخ تو ولیکن مرا چه غم
با دست، بگذرد بلبانت شکر شود
منت خدای را که دل من نه زلف توست
تا هر نفس ببادی زیر و زبر شود
نتوان شناخت موی میانت ز موی زلف
گاهی که همچو حلقه بگردت کمر شود
یاد لب تو گر برود بر زبان کلک
گردد مدام شهد و قلم نیشکر شود
گل مشک ریز باشد اگر بوی زلف تو
یک شب بلطف همره باد سحر شود
دی در میان زلف بدیدم رخ نگار
بر هیأتی که عقده محیط قمر شود
گفتم که ابتدا کنم از بوسه؟ گفت نه
بگذار تا که ماه ز عقرب بدر شود
گفتم که چند گونه به پیشت بیان کنم
گر میل خاطر تو بفضل و هنر شود
گفت این چه عادتست که هر روز تا بشب
از هرزه گفتن تو مرا درد سر شود
فضل و هنر بتحفهٔ معشوق می‌بری
خود مرد کی بود که بدینگونه خر شود
زر باشد آنکه کار تو چون زر کند ولی
این هم بطالع تو همانا اگر شود
احوال بی نوایی بنده برین نسق
چندان بود که صدر جهان را خبر شود
جان جهان جهانِ کرم میر عزّ دین
کز بندگیش کار فلک معتبر شود . . .

#سعیدالدین هروى / متوفى 741
📗 تاریخ ادبیات در ایران / جلد 3.1 / ص 361
📝 ذبیح الله صفا

🔻#پى‌نوشت : این قصیده چنانچه در کتاب تاریخ ادبیات ایران آمده و در انتها نقطه چین گذاشته شده یقیناً ادامه داشته و بعلت طولانی بودن آن مؤلف از نشر کامل آن استنکاف نموده است. همچنین مرجع اصلی اشعار خواجه سعیدالدین هروی دو کتاب مونس الاحرار و خلاصة الاشعار قید گردیده که من نیز به آن‌ها دسترسی ندارم. ضمناً این شعر در فضای مجازی با نُه مصرع گلچین شده به اشتباه به حافظ منسوب شده و حتی بیت تخلص برای آن ساخته شده است! البته در دیوان حافظ اثری از این شعر نیست. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۵ ، ۱۷:۴۳
راویان