سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۲۰ ب.ظ
✅ آزمایش میرداماد
میرمحمدباقر استرآبادى از دانشمندان عصر صفویست، در دانش و بینش روزگار خویش یگانه بود و در خصال پسندیده، مردانه، مشهور است در ایام جوانی در مدرسه ساکن بودی و دانش آموختی. روزی شمهای از مرتبت و پاکی او به نزد پادشاه عصر گفتگویی شده بود. برای آزمایش وی دوشیزهای را واداشتند که شب هنگام در فصل زمستان برود به مدرسه و میرداماد را بیازماید. او نیز خود را بیاراست، چون پاسی از شب بگذشت به مدرسه رفت و در حجرهٔ میرزا بکوفت. او بیرون آمد، گفت چه بوده؟ دخترک گفت: از کلبهٔ خویش دورافتاده و امشب به حجرهٔ تو پناه آوردهام. میر او را به درون حجره آورده، بستر خویش برای او افکنده و خود مشغول مطالعه و حاضرکردن درس خویش شد. آن دوشیزه خود را به بهانه هایی به میر نمودی و عشوه گری ساختی و به نکته گویی پرداختی. میر بدو مطلقاً توجه نکردی، هرگاه از این حرکت بیآرام شدی انگشتی از خود را فراز چراغ گرفتی و بسوزاندی تا مشغول خود شده باشد. همچنین تا پنج انگشت خویش بسوخت و از دوشیزه چشم دوخت.
بامدادان که دخت پرده نشین چرخ آغاز عشوه گری نهاد و جهان را فروغ داد، دخترک از حجرهٔ وی بیرون آمد و واقعه را برای شاه بگفت. گویند شاه دختر خود را بدو داد و آوازهٔ پاکی میر به جهان افتاد و به #میرداماد مشهور و ملقب گشت.
📗 تاریخ نگارستان / ص 370
📝 احمدبن محمدغفارى کاشانى
تصحیح : مرتضى مدرس گیلانى
⬅️ حکایات
راویان را مىتوانید با مطالب متنوع تر در تلگرام دنبال کنید.
۹۵/۱۱/۱۲