⛔️ این غزل از حافظ نیست !!
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
هرگز از یاد من آن زلف پریشان نرود
از دماغ من سودا زده، عکس رخ تو
به جفای فلک و گردش دوران نرود
آن چنان مهر تو اندر دل و جان ره دارد
که گرم جان برود مهر تو از جان نرود
بار هجر تو به گریه نرود از دل من
زان که او کوه گرانست و به طوفان نرود
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود
گر رود از پی خوبان دل من معذور است
درد دارد چه کند کز پی درمان نرود
هر که خواهد که چو ناصر نشود سرگردان
دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود
#ناصر_بخارایی / متوفى بین 784 تا 790
📗 دیوان ناصر بخارایی / ص 283
📝 تصحیح : مهدی درخشان
🔻#پىنوشت : این غزل از «ناصر بخارایی» شاعر همدوره حافظ میباشد. و در جدیدترین تصحیح دیوان حافظ به اهتمام هوشنگ ابتهاج با نام حافظ به سعى سایه این غزل آورده نشده است.
✅ آشنایان حافظ
ناصر بخاری یا بخارایی یکی از آشنایان حافظ شیرازی، سخنور محبوب فارسی زبانان است. آیا #حافظ او را هرگز دیده بوده است؟ نمیدانیم، اینقدر میدانیم این دو غزلسرا با یکدیگر هم زمان بودهاند. ناصر بخاری در دوره سلطنت ایلخانیان، نمیدانیم چرا و به چه منظور از بخارا به راه افتاده، شاید چندی در خراسان به سر برده، سپس