يكشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۹ ق.ظ
✅ مشاوره
مشاور شروع کرد: خوب، فکر میکنید ازدواج شما به بن بست رسیده؟
زن آهی کشید و گفت: اون همون مردی نیست که باهاش ازدواج کردم. اون اولها خیلی رمانتیک بود. همیشه برام گل میخرید. در ماشین رو برام باز میکرد. و بطور شگفت انگیزی نوازشم میکرد.
زن داشت خاطراتش روپاک میکرد.
اما حالا تمام وقتش رو با دوستاش میگذرونه، آبجو میخوره و فوتبال نگاه میکنه. وقتی هم که خونه است میشینه جلوی تلویزیون و انتظار داره مثل یه خدمتکار حاضر به خدمت کنارش وایسم. انگار که من اثاث خونه ام. اصلاً نمیفهمم چه اتفاقی افتاده! زن ساکت شد و صورتش رو با دستاش پوشوند.
مشاور بعد از سکوت کوتاهی پرسید: هیچوقت به شوهرتون گفتید که چه احساسی دارید؟
زن بدون اینکه سرش را بلند کند جواب داد: چه فایدهای داره؟ آدما که عوض نمیشن!
📝 ام_استنلی_بوبین / مترجم؛ زهرا تدین
⬅️ #داستانک